به گزارش سینماپرس، علیرضا حنیفی نویسنده و کارگردان تئاتر درباره آثار رسیده به بخش نمایشنامهنویسی جشنواره بینالمللی نمایش آیینی و سنتی گفت: با احترام به قلم همه شرکتکنندگان و زحماتی که برای رساندن نمایشنامههایشان به جشنواره کشیدهاند باید بگویم که برخی از دوستان مسیر را اشتباهی رفته بودند. در این دوره ۱۷۵ متن را خواندم ولی به نظر میرسد قاعده نمایشهای سنتی ایرانی در برخی از آثار فراموش شده است.
این درامنویس توضیح داد: در نمایش سنتی ایرانی، خندان و سرگرم کردن مردم اولین قاعده است و نباید از یاد برود. در کار سنتی مردم یک لحظه از روزمرگیهای خود خارج میشوند، سرگرم میشوند و میخندند. کمتر کاری را خواندم که به این نکته توجه داشته باشد. این که یک سیاه یا حاجی وارد داستان کنیم آن را تبدیل به نمایش سنتی ایرانی نمیکند.
وی با انتقاد از وضعیت درامنویسی کشور گفت: به طور کلی برای ادبیات نمایشی در سالهای اخیر اتفاق خوبی نیفتاده است. به نظر میرسد نویسندگان اصول را نادیده گرفته و پایههای درامنویسی ضعیف شده است.
حنیفی برگزاری ورکشاپ و دورههای کوتاه مدت را یکی از ضروریات درامنویسی در کل کشور دانسته و افزود: باید ورکشاپهایی در این زمینه برای نویسندگان طراحی شود. منظور درس دادن و آموزش نیست. برای بحث و تحلیل و شناسایی نقاط قوت و ضعف لازم است که با اساتید فن جلسات متعدد برگزار شود تا ایرادات رفع شوند. من هم از اساتید دیگر یاد گرفتهام.
این مدرس تئاتر با اشاره به قومیتها و فرهنگهای مختلف، به تاثیر و غنایی که این تنوع میتواند در آثار نمایشی ایجاد کند پرداخته و گفت: ایران کشوری با قومیتهای فراوان است که در آن فرهنگها و دیدگاههای مختلف به وجود آمدهاند. در گردهمآییها، کارگاهها و مراودات فرهنگی تأثیر مثبتی بر رشد ادبیات و هنر میگذارند ولی این مسئله که تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده است باید بررسی شود.
وی ضعف در نمایشنامههای رسیده به جشنواره را تنها در نویسندگان جوان ندانسته و افزود: این درد در آثاری از بزرگان این هنر هم دیده میشد. گرچه به اعتقاد من آثار نویسندگان صاحبنام نباید در بخش مسابقه شرکت میکرد ولی به نظر میرسد شتاب برای فرستادن به جشنواره به کارها آسیبزده است. من به عنوان یک نویسنده باید اول به ادبیات کشورم فکر کنم. ادبیات عنصر پیشرفت ذهنی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی ملتهاست. آیا شکسپیر برای جشنواره مینوشت؟ این درد که نویسنده درآمدی ندارد و به این فکر کند که شاید از جشنوارهها چیزی گیرش بیاد.
وی با اشاره به تجربیات و پژوهشهایی که در زمینه تئاتر کردستان انجام داده به نقش تعاملات فرهنگی و تاثیری که بر یکدیگر میگذارند پرداخته و برگزاری بخشهای جشنواره در استانهای مختلف را با این رویکرد اتفاقی درست ارزیابی کرد. این کارگردان تئاتر گفت: از این که چند استان درگیر کار هنری میشوند و مسئولان میفهمند چیزی به نام تئاتر و موسیقی هم وجود دارد اتفاق خوبی است. زمانی که نمایش قطار جنوب را در سنندج اجرا میکردم یک نفر از یک ارگان پرسیده بود که آیا بازیگر خانم همسر من است یا نه. و به همین بهانه نیز کار را تعطیل کردند. این یک واقعیت است که شناخت مسئولان از هنر در استانهای دیگر با مرکز تفاوت دارد.
علیرضا حنیفی با بیان این مطلب که در نگاه کلی از متنها راضی نبودم تصریح کرد: من ایرانی که قصهها و داستانهای قدیمی را دیدهام و میدانم چرا باید سیاه نمایشام نقش لیر را بازی کند؟ یادمان رفته است که سیاه با مردم زندگی میکند. درد مردم را میفهمد. درد سیاه درد جهانی نیست، درد مردم عادی است و درد جهانی در کنارش قرار میگیرد.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش به نادیده گرفتن داستانهای کهن ایرانی و جایگزینی شخصیتهای بیگانه به جای آنها اشاره کرده و گفت: در داستان سیاوش کلی درس اخلاقی وجود دارد اما اتفاق نیفتاده که به این جنبه داستانهای شاهنامه توجه شود. اصالت را کنار گذاشتهایم و عنصر بیگانه را به جایش نشاندهایم. به عنوان یک کشاورز زاده به شما میگویم هر خاکی یک نوع گیاه میخواهد. توجه به شخصیتهایی که متعلق به این سرزمین نیستند همچون گیاهی بیگانه است که در خاکی برای آن نیست گذاشته شود. هم خاک را آلوده میکند و هم بار نمیدهد.
ارسال نظر